مینی سریال Act The؛ روایتی واقعی از سندروم مانچهاوزن نیابتی
مینی سریال ۸ قسمتی Act The، روایت زندگی واقعی «جیپسی بالنچارد» رو به خوبی به تصویر کشیده است. موضوع محوری این مینی سریال ، سندروم مانچهاوزن نیابتی (proxy by syndrome Munchausen) است. درواقع مادر جیپسی دچار این سندروم است.
دو سندروم روانی در این زمینه داریم. سندروم مانچهاوزن، سندروم مانچهاوزن نیابتی. سندروم مانچهاوزن به این صورت است که فردی که دچار این سندروم است، ”تظاهر“ به بیمار بودن می کند. درواقع بیمار نیست، اما برای جلب توجه کادر پزشکی و منفعتهای اجتماعی و … وانمود می کند که بیمار است. حتی علائم بیماری را در خودش ایجاد می کند .
در نوع دوم که سندروم مانچهاوزن نیابتی است، فرد به شخص دیگری القا می کند که بیمار است، در صورتی که نیست.
در این مینی سریال، مادر جیپسی به جیپسی القا می کند که بیمار است. جیپسی می تواند راه برود، ولی مادرش او را مجبور به استفاده ی همیشگی از ویلچر می کند. با وجود اینکه پزشک گفته است جیپسی به شکر حساسیتی ندارد و می تواند بدون نگرانی از غذاهایی که شکر دارند استفاده کند، مادر جیپسی او را از استفاده از غذاهای شکردار منع می کند. مادر جیپسی به او القا کرده است که بیمار است و کم توان و نیازمند مراقبت همیشگی.
وقتی سریال را تماشا می کنیم، در سکانسهای مختلفی متوجه میل شدید مادر جیپسی برای مراقبت از جیپسی می شویم. مادر جیپسی نقش یک مراقب همیشگی و فداکار را دارد. بخاطر فداکاری هایش در قبال دخترش، مورد تحسین و قدردانی همیشگی آدم ها قرار می گیرد.
همهی این ها نشانههایی از سندروم مامچهاوزن نیابتی هستن. اینکه بیمار بودن دخترش و در ادامه ش نقش مراقب و فداکار بودن خودش، منفعتهایی براش داره. از جمله اینکه توجه آدم ها رو جلب به خودش می کنه و دائماً مورد تحسین قرار می گیره. اینکه کادر پزشکی بخاطر شرایط خاص جیپسی و مادرش، به آن ها توجه ویژه ای دارد. اینکه موسسه های خیریه به آن ها کمکهای مالی می کنند. اینکه در برنامه های تلویزیونی با آنها مصاحبه می کنند و شناختهتر می شوند.
پیشنهاد مطالعه: تحلیل مینیسریال میدانم حقیقت دارد
یک دیالوگی که در چندین سکانس سریال تکرار می شود، این است که مادر جیپسی به او می گوید: «من بدون تو نمیتونم زندگی کنم.» یا «اگه تو نبودی من چیکار می کردم.» و دیالوگهایی مشابه این. همین دیالوگ به خوبی نشون دهندهی میزان نیاز و وابستگی مادر جیپسی به جیپسی است. چرا به او نیاز دارد و وابسته است؟ چون به وسیلهی جیپسی است که میتواند منافع را به دست بیاورد. و با همیشه بیمار بودن جیپسی و مراقبت دائمی خودش است که می تواند توجهها و تحسینها را جلب کند. بنابراین همیشه این را به جیپسی گوشزد میکند که من به تو نیاز دارم، نباید من رو تنها بگذاری، من بدون تو نمی تونم و …
درواقع می تونیم بگیم از جهاتی این قضیه که جیپسی به مادرش و مراقبت اون نیازمند است، کامالً برعکس است. این جیپسی نیست که به مادرش نیاز دارد، چون جیپسی مشکل جسمانی ندارد. این مادر جیپسی است که به جیپسی نیاز دارد تا از طریق اون بتواند امیال خودش را برای جلب توجه، برآورده کند. «من اینطور میگم و رفتار می کنم که تو به مراقبت من نیاز داری، تا واقعیت رو نشون ندم که این منم که به تو برای رسیدن به منافعم نیاز دارم.»
درسته که همه ی این ها از مشکالت روانی جدی مادر جیپسی نشأت می گیرند، اما در عین حال مصداق بارز سؤ استفاده ی روانی و پزشکی است. بنابراین خیلی مهم است که کادر درمانی به خوبی با نشانه های این سندروم آشنایی داشته باشند. هر چند تشخیص آن بسیار سخت است.
نویسنده: نادیا زبردست