در مقالات قبلی کاغذ به چگونگی فرآیند برندسازی و اهمیت و فواید آن پرداختیم. اما نکاتی در فرآیند برندینگ سازمانها و کسب و کارهای بزرگ و بیزنس های کوچک وجو دارد که در این مقاله به پنج تا از مهمترین نکتههای آن میپردازیم. اگر کسب و کار کوچکی دارید و میخواهید برند خود را داشته باشید، این مقاله را از دست ندهید.
بهترین راه برای اینکه فرآیند برندسازی را انجام دهید این است کا برند خود را یک شخص در نظر بگیرید. برند شما باید دارای هویت (چه کسی است)، شخصیت (نحوه رفتار آن) و تجربه (چگونه به خاطر سپرده میشود) داشته باشد. این سوالات را در مورد برندتان از خود بپرسید: برند شما چگونه خود را معرفی می کند؟
اگر قرار بود ظاهر خود را توصیف کند، چگونه بود؟
برند شما چگونه در مورد محصولات یا خدمات شما صحبت میکند؟ (لحن برند که در مقالات قبلی راجع به آن صحبت کردیم.)
آیا با لحن جدی و حرفهای خواهد بود یا طنز و هیجانانگیز؟
وقتی کسی برای اولین بار با برند شما ملاقات میکند درباره برندتان چه میگوید؟
از چه جملاتی برای توصیف آن استفاده میکنند؟ هدف از برندسازی ایجاد ارتباط با مشتریان شماست. سادهترین راه برای انجام این کار این است که با برند خود به عنوان یک شخص رفتار کنید و بدانید که مشتریان شما نیز باید به نقطهای برسند که همین کار را انجام دهند.
۸۸ درصد از مصرفکنندگان به دنبال اصالت برندهای مورد حمایت خود هستند. ثبات برای برندسازی ضروری است زیرا اعتماد ایجاد میکند و به مشتریان نشان میدهد که ارزشهای شما معتبر هستند. بدون این ثبات ممکن است به طور تصادفی برند خود را تضعیف کنید و مشتریانتان گیج شوند.
برندهای شناختهشده و ارزشمند بر ثبات تمرکز میکنند و از مزایای آن بهره میبرند. بنابراین، برند خود را در رسانهها و پلتفرمها به صورت واحد و یکپارچه معرفی کنید. این امر باعث میشود که مشتریان شما به راحتی با برندتان آشنا شوند، آن را بشناسند و در طول زمان به بقیه برندها ترجیح دهند. دستورالعملهای برند (که در مقاله چگونگی ساخت برند به آن پرداختیم) میتواند به این ابتکار کمک کند.
استراتژی برند فراتر از دستورالعملهای برند شماست. این استراتژی یک برنامه با اهداف مشخص و بلندمدت است که تیم شما میتواند با تکامل برند شما به آن دست یابد. این اهداف معمولاً حول هدف برند شما، احساسات، انعطافپذیری، آگاهی رقابتی و مشارکت کارکنان میچرخند. به یاد دارید که در مقالات قبلی در کاغذ گفتیم که برندسازی یک فرآیند مداوم است؟ در این فرآیند چیزهای زیادی در آن وجود دارد. یک استراتژی برند میتواند به شما کمک کند که این فرآیند را به یک عمل خوب تبدیل کنید که باعث میشود برند شما به سمت موفقیت و شناخته شدن حرکت کند.
تحلیل رقابتی مهم است. نه تنها بهتان آموزش میدهد که رقبای شما کجا ایستادهاند و چگونه از شما برتر هستند، بلکه میتواند بهتان ایدههایی در مورد اینکه چگونه میتوانید برند خود را بهبود بخشید یا بیشتر متمایز کنید، بدهد. اما مراقب باشید در دام تقلید نیفتید. تحقیقات رقابتی خود را محدود نگه دارید و بر آنچه سازمان شما به میدان میآورد تمرکز کنید. فقط به این دلیل که یک رقیب (یا دو نفر) شرکت خود را به روشی خاص برندشان را ساختهاند، به این معنی نیست که شما باید از آن پیروی کنید. برندهای جدید، منحصر به فرد و تحریک کننده، برندهایی هستند که به یاد مصرفکننده میمانند.
برندسازی قوی باعث افتخار کارمندان شما میشود. از برند خود برای جذب افراد بااستعداد استفاده کنید. اگر مرحله استخدام بخشی مهم و قوی برای سازمان شما است، بخشی از منابع خود را به برندسازی کارفرما اختصاص دهید. برندسازی کارفرما نحوه بازاریابی شرکت خود برای جویندگان کار و کارمندان فعلی است. اگر شما و کارمندانتان به طور کلی به سازمان خود افتخار کنید، دیگران نیز به آن افتخار میکنند.
همانطور که قبلاً هم به آن اشاره کردیم، برند شما همان نام، لوگو، پالت رنگ، لحن و تصاویر سازمان شما است. همچنین بیشتر است. این همان احساس ناملموسی است که مشتریان شما هنگام تعامل با برند شما دارند. این تجربه همان چیزی است که برندهای قدرتمند را از سایرین متمایز میکند. ایجاد این احساس ملموس به ایجاد این تمایز کمک میکند؛ یک لوگوی زیبا، یک شعار هوشمندانه، یک مانیفست معتبر و لحن واضح برند. اما برندهای واقعاً قوی زمانی که روی تصویر کلی و بزرگ برند خود تمرکز میکنند، رشد میکنند. به قلب و روح مخاطبان هدف و سازمان خود نفوذ کنید و به دنبال آن یک برند موفق خواهید داشت.